.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

رضا عطاران
Attaran.jpg
زمینه فعالیت بازیگر، کارگردان، خواننده، نویسنده، تیتراژ، تدوین
تولد ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷
۱۰ مهٔ ۱۹۶۸ ‏(۴۷ سال)
مشهد
سال‌های فعالیت ۱۳۷۲ - تاکنون
همسر(ها) فریده فرامرزی
صفحه در وب‌گاه IMDb
صفحه در وب‌گاه سوره

رضا عطاران (زاده ۱۳۴۷ در مشهد) بازیگر، کارگردان، نویسنده و تدوینگر ایرانی است.

کودکی تا جوانی

رضا عطاران در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷ در محله گاراژدارهای مشهد به‌دنیا آمد. پدر و مادرش از اهالی بخش کاخک شهرستان گناباد در استان خراسان بودند. او دیپلم خود را در رشته اقتصاد در مشهد گرفت و برای ادامه تحصیل در رشته طراحی صنعتی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تهران آمد. با وجود علاقه به رشته تحصیلی‌اش، به بازیگری، فیلم‌نامه‌نویسی و کارگردانی روی آورد.

دوران کاری

وی کار اصلی خود را در دهه ۱۳۶۰ در تئاتر مشهد با حسن حامد شروع کرد، در این دوران او تماماً نقش‌های غیر کمیک بازی کرد. این همکاری تا مرگ حسن حامد در سال ۱۳۷۱ ادامه داشت.

درسال ۱۳۷۳ با مجموعه ساعت خوش به کارگردانی مهران مدیری در کنار بازیگرانی چون رضا شفیعی جم، نصرالله رادش، ارژنگ امیرفضلی، نادر سلیمانی کارهای کمدی خود رادر تلویزیون آغاز کرد. در میانهٔ سال ۱۳۷۷ به همراه مجید صالحی و یوسف تیموری در گروه کودک و نوجوان شبکه یک تلویزیون، مجموعه «مجید دلبندم» و در سال ۱۳۷۹ مجموعه «قطار ابدی» را عرضه کرد و از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۲ مجموعه‌های سیب خنده، کوچهٔ اقاقیا را ارائه کرد و همچنین گروه موسیقی «دمپایی» را به همراه یوسف تیموری و چند تن دیگر تشکیل داد. در سال ۱۳۸۳ وارد عرصهٔ تولید سریال‌های مناسبتی ماه رمضان شد و سریال «خانه به دوش» را ساخت. پس از آن در سال ۱۳۸۴ مجموعه «متهم گریخت» را به نویسندگی سعید آقاخانی، کارگردانی کرد. علی صادقی و مجید صالحی با حضور در کارهای رضا عطاران به شهرت رسیده‌اند.

او همچنین در فیلم‌های سینمایی هوو و تیغ زن (هر دو ساختهٔ علیرضا داودنژاد) بازی کرد و پس از آن در فیلم سینمایی کلاهی برای باران ساختهٔ مسعود نوابی به ایفای نقش پرداخت. دیگر ساختهٔ وی سریالی به نام ترش و شیرین بود که در نوروز ۱۳۸۶ از شبکه سوم تلویزیون ایران پخش شد. او همچنین در ماه رمضان سال ۸۷ مجموعه تلویزیونی بزنگاه کارگردانی کرد و طرفداران زیادی را جذب کند. بنا به اخبار غیررسمی او به سعید آقاخانی کمک کرد تا برای نوروز ۱۳۸۹ سریال زن بابا را برای شبکه سه بسازد.

وی در سه فیلم به کارگردانی عبدالرضا کاهانی ایفای نقش کرد که در هر سه فیلم نقش جدی و متفاوتی داشت و هر سه در اکران دچار مشکل شدند. فیلم اول با عنوان اسب حیوان نجیبی است به صورت محدود اکران شد ولی فروش خوبی کرد و فیلم‌های دوم و سوم بترتیب به نامهای بی خود و بی جهت و استراحت مطلق می‌باشند. فیلم سینمایی «استراحت مطلق» به دلیل برخوردهای بدنی رضا عطاران با بازیگر زن مقابل خود با اصلاحاتی از سوی وزارت ارشاد مواجه شد. کاهانی نیز در ابتدای فیلم این نکته را متذکر شد که رضا عطاران در مقابل همسرش در این فیلم به ایفای نقش می‌پردازد.[۲]

رضا عطاران در سال ۱۳۸۹ قرار بود در فیلم خیابان‌های آرام به کارگردانی کمال تبریزی ایفای نقش کند اما به یکباره جای خود را به حسن معجونی داد، نا گفته نماند این فیلم فعلاً توقیف و هنوز اکران نشده است. عطاران در سال ۱۳۹۰ توانست اولین فیلم سینمایی خود را با نام خوابم می‌آد کارگردانی کند. او قرار بود در سال ۹۰ در فیلم ضد گلوله بازی کند اما به خاطر تداخل فیلمبرداری این فیلم با فیلم خوابم می‌آد از بازی در این فیلم انصراف داد و جای خود را به مهدی هاشمی داد. او همچنین تیتراژ سریال نقطه سر خط را طراحی کرد.

عطاران سال ۹۲ در سی و دومین جشنواره فیلم فجر برای طبقه حساس برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد شد[۳] ، در حالی که به گفته فرامرز قریبیان یکی از هیئت داوران این دوره، جایزه به اتفاق آرا به نوید محمدزاده بازیگر فیلم عصبانی نیستم تعلق گرفته بود که تحت تأثیر فشارهای بیرونی این جایزه به رضا عطاران رسید.[۴] عطاران ۴ روز بعد از اختتامیه در گفتگویی سیمرغ بلورین دریافتی اش از جشنواره فیلم فجر را متعلق به نوید محمدزاده بازیگر فیلم "عصبانی نیستم!" دانست.[۵]

وی به موجب موفقیت‌های هنری که با بازی در فیلم‌های طبقه حساس، رد کارپت و کلاشینکف کسب کرد، با سودآوری ۱٬۶ میلیارد تومان، سودآورترین بازیگر سینمای ایران در سال ۱۳۹۳ لقب گرفت.[۶]

حاشیه‌ها

رضا عطاران در نشست فیلم سینمایی طبقه حساس در جشنواره فیلم فجر عنوان کرده بود: «من برای خندان مردم حاضرم شلوارم را نیز پایین بکشم». جمشید مشایخی در واکنش به این اظهار نظر عطاران گفت: «آقای عطاران شما می‌توانستید برای خندان مردم بگوید از بالای یک درخت چنار به پایین می‌پرم نه آنکه آن حرف زشت را که من از گفتن آن خجالت می‌کشم را به زبان بیاورید؛ آن‌وقت ما بخاطر این بی‌اخلاقی‌ها به او جایزه هم می‌دهیم».[۷] البته خود وی نیز در مصاحبه‌ای که با احسان علی‌خانی در ویژه برنامه نوروزی شبکه سوم داشت، نسبت به ماجرای صحبت‌هایش در نشست خبری طبقه حساس که موجب جنجال‌هایی شده بود آن را یک سوءتفاهم قلمداد کرد.[۸]

جوایز

سال جایزه بخش فیلم نتیجه
۱۳۹۰ سیمرغ بلورین[۹] بهترین کارگردانی، بخش نگاه نو خوابم می‌آد برنده
سیمرغ بلورین بازیگر نقش اول مرد نامزدشده
تندیس جشن خانه سینما[۱۰] اسب حیوان نجیبی است برنده
۱۳۹۱ لبخند زرین بهترین بازیگر مرد کمدی اسب حیوان نجیبی است
ورود آقایان ممنوع
برنده
جشن انجمن منتقدان بازیگر نقش اول مرد بی خود و بی جهت برنده
سیمرغ بلورین دهلیز نامزدشده
۱۳۹۲ جشن انجمن منتقدان[۱۱] برنده
سیمرغ بلورین طبقه حساس برنده

سینما

سال نام فیلم سمت کارگردان تهیه کننده اکران
۱۳۹۴ من سالوادور نیستم بازیگر منوچهر هادی سید امیر پروین‌حسینی -
۱۳۹۳ گینس بازیگر محسن تنابنده سعید ملکان ۳ تیر ۱۳۹۴
نهنگ عنبر بازیگر سامان مقدم سامان مقدم ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴
استراحت مطلق بازیگر عبدالرضا کاهانی عبدالرضا کاهانی ۲۰ اسفند ۱۳۹۳
۱۳۹۲ کلاشینکف بازیگر سعید سهیلی سعید سهیلی ۱ مرداد ۱۳۹۳
طبقه حساس بازیگر کمال تبریزی جواد نوروزبیگی ۱۵ اسفند ۱۳۹۲
رد کارپت بازیگر، کارگردان رضا عطاران احمد احمدی ۵ تیر ۱۳۹۳
دهلیز بازیگر بهروز شعیبی سید محمود رضوی ۹ مرداد ۱۳۹۲
۱۳۹۱ چه خوبه که برگشتی بازیگر داریوش مهرجویی رضا درمیشیان -
آینه شمعدون بازیگر بهرام بهرامیان محمد کمالی پور -
۱۳۹۰ بی‌خود و بی‌جهت بازیگر عبدالرضا کاهانی عبدالرضا کاهانی -
خوابم می‌آد کارگردان، بازیگر، بازنویس فیلمنامه، تدوین رضا عطاران محمدرضا تخت‌کشیان ۲۴ خرداد ۱۳۹۱
۱۳۸۹ اسب حیوان نجیبی است بازیگر عبدالرضا کاهانی سلیمان علی‌محمد ۱۶ آذر ۱۳۹۰
اخلاقتو خوب کن بازیگر مسعود اطیابی امیر پروین‌حسینی ۱۶ آذر ۱۳۹۰
هرچی خدا بخواد بازیگر نوید میهن‌دوست پرویز شهبازی ۲۸ مهر ۱۳۸۹
ورود آقایان ممنوع بازیگر، خواننده رامبد جوان علی سرتیپی، منیژه حکمت ۲۵ خرداد ۱۳۹۰
۱۳۸۸ بعد از ظهر سگی سگی بازیگر مصطفی کیایی مسعود جعفری جوزانی ۱۴ مهر ۱۳۸۹
از ما بهترون بازیگر مهرداد فرید مهرداد فرید ۱۱ شهریور ۱۳۸۹
سه درجه تب بازیگر، خواننده حمیدرضا صلاحمند یوسف صمدزاده ۲۶ اسفند ۱۳۸۹
۱۳۸۷ نیش زنبور بازیگر، خواننده حمیدرضا صلاحمند علی سرتیپی ۲۰ آبان ۱۳۸۸
آقای هفت رنگ بازیگر، خواننده شهرام شاه‌حسینی عبدالله علیخانی، حسین فرح‌بخش ۲۹ مهر ۱۳۸۸
صندلی خالی بازیگر سامان استرکی علیرضا شجاع‌نوری اکران نشد (پخش خانگی)
هفت و پنج دقیقه بازیگر محمدمهدی عسگرپور محمدرضا تخت‌کشیان -
۱۳۸۶ تسویه حساب بازیگر تهمینه میلانی محمد نیک‌بین ۲۶ اسفند ۱۳۸۸
توفیق اجباری بازیگر محمدحسین لطیفی کمال طباطبایی ۱۶ آبان ۱۳۸۶
خروس جنگی بازیگر، خواننده مسعود اطیابی یدالله شهیدی ۲۰ خرداد ۱۳۸۸
قرنطینه بازیگر منوچهر هادی محمد نشاط ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۷
تیغ‌زن بازیگر علیرضا داوودنژاد علیرضا داوودنژاد ۲۲ خرداد ۱۳۸۷
نشانی (فیلم ویدیویی) بازیگر فریدون حسن‌پور محمد مهدی دادگو پخش از تلویزیون
۱۳۸۵ کلاهی برای باران بازیگر، خواننده مسعود نوابی محسن وزیری ۲۴ مرداد ۱۳۸۶
۱۳۸۴ هوو بازیگر علیرضا داوودنژاد علیرضا داوودنژاد ۲ فروردین ۱۳۸۵
۱۳۸۱ کلاه قرمزی و سروناز بازیگر ایرج طهماسب حمید و مجید مدرسی ۲۷ آذر ۱۳۸۱
۱۳۸۰ سیندرلا بازیگر مسعود رسام، بیژن بیرنگ مسعود رسام، بیژن بیرنگ ۱۳ آذر ۱۳۸۱
۱۳۷۶ کلید ازدواج بازیگر داود موثقی خسرو امیرصادقی ۱ فروردین ۱۳۷۷

تلویزیون و شبکه نمایش خانگی

سال نام مجموعه سمت کارگردان شبکه پخش
۱۳۹۱ زندگی در شهر بزرگ بازیگر محمد رضا آریان شبکه نمایش خانگی ۱۳۹۲
فصل سوم سریال قلب یخی بازیگر سامان مقدم شبکه نمایش خانگی ۱۳۹۱
گپ مهمان رامبد جوان آی فیلم ۱۳۹۱/۰۴/۱۵
۱۳۹۰ نقطه سر خط طراح تیتراژ، مشاور کارگردان سعید آقاخانی ۳ روتین
موج و صخره مشاور کارگردان مجید صالحی ۵ نوروز
۱۳۸۷ بزنگاه بازیگر، کارگردان، خواننده رضا عطاران ۳ رمضان
سه در چهار مشاور کارگردان، خواننده، بازیگر مهمان مجید صالحی ۱ روتین
۱۳۸۶ نشانی بازیگر فریدون حسن‌پور ۴  
۱۳۸۵ ترش و شیرین بازیگر، کارگردان، خواننده رضا عطاران ۳ نوروز
۱۳۸۴ کتاب فروشی هدهد بازیگر مهمان مرضیه برومند ۳ هفتگی
متهم گریخت بازیگر، کارگردان، خواننده رضا عطاران ۳ رمضان
۱۳۸۳ خانه به دوش بازیگر، نویسنده، کارگردان رضا عطاران ۳ رمضان
۱۳۸۲ کوچه اقاقیا بازیگر، کارگردان، نویسنده، خواننده رضا عطاران ۵ روتین
۱۳۸۱ دریایی‌ها بازیگر سیروس مقدم ۵ هفتگی
زیر آسمان شهر نویسنده، مشاور کارگردان مهران غفوریان ۳ روتین
۱۳۸۰ حرف تو حرف نویسنده مهران غفوریان ۵ روتین
۱۳۷۹ قطار ابدی بازیگر، کارگردان هنری، نویسنده رضا عطاران و بهروز بقایی ۳ هفتگی
۱۳۷۸ مجید دلبندم بازیگر، کارگردان، نویسنده رضا عطاران ۱ هفتگی
۱۳۷۶ سیب خنده بازیگر، کارگردان هنری، نویسنده رضا عطاران ۱ هفتگی
سرزمین سبز بازیگر بیژن بیرنگ، مسعود رسام ۲ هفتگی
۱۳۷۵ دنیای شیرین بازیگر بهروز بقایی ۱ هفتگی
۱۳۷۴ سال خوش بازیگر، نویسنده مهران مدیری ۲ هفتگی
۱۳۷۳ ساعت خوش بازیگر، نویسنده مهران مدیری ۲ هفتگی
۱۳۷۲ پرواز ۵۷ بازیگر مهران مدیری و شیرین جاهد ۲ هفتگی
۱۳۶۹ بیداران بازیگر اصغر عبداللهی ۲ هفتگی



:: بازدید از این مطلب : 122
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : یک شنبه 22 شهريور 1394
.

 
رامبد جوان
Rambod Javan.jpg
رامبد جوان (۱۶ مرداد ۱۳۸۶)
نام اصلی رامبد جوان تبریزی
زمینه فعالیت تلویزیون، سینما و تئاتر
تولد ۱ دی ۱۳۵۰ (۴۳ سال)
شهرآرا، تهران
ملیت ایرانی
پیشه بازیگر، کارگردان و مجری
سال‌های فعالیت از ۱۳۷۳ تا کنون
همسر(ها) سحر دولتشاهی (سابق)
صفحه در وب‌گاه IMDb
صفحه در وب‌گاه سوره

رامبد جوان تبریزی (زاده ۱ دی ۱۳۵۰ تهران) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، کارگردان و مجری تلویزیون[۱][۲] است.

شرح حال

رامبد جوان در اول دی ماه سال ۱۳۵۰ از خانواده‌ای سنتی در تهران با اصالت آذری زاده شد.[۳] روند شروع به کار هنری او به ترتیب در تئاتر، تلویزیون و سینما بوده است. او در یازده فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخته‌است. وی در یک قسمت از مجموعه تلویزیونی پرطرفدار همسران نقش کوتاهی داشت و همین باعث حضور پررنگ وی در مجموعه تلویزیونی خانه سبز در نقش «فرید صباحی» شد.[۴] نقش‌هایی که جوان در سینما و تلویزیون ایفا می‌کند بیشتر جنبه طنز دارد. رامبد جوان در ۲۷ اسفند ۱۳۸۷ با سحر دولتشاهی ازدواج کرد و در ۱۳۹۳ از وی جدا شد.[۵][۶]

کارگردانی

وی کارگردانی چهار مجموعه تلویزیونی به نام‌های گم‌گشته و نشانی و مسافران و توطئه فامیلی را به‌عهده داشته‌است که مجموعه نشانی ایام نوروز ۸۷ از شبکه دو سیما پخش شد. مجموعه گم‌گشته به نویسندگی سید سعید رحمانی و علی‌رضا کاظمی پور نیز در ماه رمضان سال ۱۳۸۰ از سیما پخش شد که با استقبال تماشاگران مواجه شد.[۷]

در سینما نیز اسپاگتی در هشت دقیقه را در کارنامه خود دارد که جایزه بهترین کارگردانی دوره بیستم جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان را در سال ۱۳۸۴ ازآن خود کرد.[۸]

او در جشنواره ۲۹ فجر به‌عنوان کارگردان در فیلم ورود آقایان ممنوع شرکت داشت و توسط همین فیلم در زمان اکران فروشی بالغ بر شش میلیارد تومان بر جای گذاشت و فیلم پرمخاطب شب‌های رمضان ۹۰ بود. همچنان رامبد جوان در ۳۱ امین جشنواره فجر، سیمرغ بهترین بازیگر مکمل نقش مرد از فیلم گناهکاران را دریافت کرد.

سینما

سال نام فیلم سمت کارگردان اکران توضیحات
۱۳۹۲ آزادی مشروط بازیگر حسین مهکام سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر -
آذر، شهدخت، پرویز و دیگران بازیگر بهروز افخمی - -
۱۳۹۱ نیکان و بچه غول بازیگر رحمان رضایی - -
گناهکاران بازیگر فرامرز قریبیان - سیمرغ بهترین بازیگر مکمل نقش مرد در
۳۱مین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر
۱۳۹۰ آزمایشگاه بازیگر حمید امجد - -
۱۳۸۹ دختر شاه پریون بازیگر کامران قدکچیان - -
دیو و دلبر بازیگر وحید نیکخواه‌آزاد - -
۱۳۸۸–۱۳۸۹ ورود آقایان ممنوع کارگردان رامبد جوان - -
۱۳۸۸ پسر آدم، دختر حوا بازیگر، کارگردان رامبد جوان - -
۱۳۸۷ شبی در تهران بازیگر بهرام کاظمی - -
۱۳۸۶ جعبه موسیقی بازیگر فرزاد مؤتمن - -
۱۳۸۵ زن بدلی بازیگر مهرداد میر فلاح - -
سوغات فرنگ بازیگر کامران قدکچیان - -
نسل جادویی بازیگر ایرج کریمی - -
۱۳۸۳ اسپاگتی در هشت دقیقه بازیگر، کارگردان رامبد جوان - -
مکس بازیگر سامان مقدم - -
۱۳۸۲ صورتی بازیگر فریدون جیرانی - -
۱۳۷۹ سیندرلا بازیگر بیژن بیرنگ، مسعود رسام - -
۱۳۷۸ مومیایی ۳ بازیگر محمدرضا هنرمند - -
۱۳۷۶ کمکم کن بازیگر رسول ملاقلی‌پور - -
پشت دیوار شب بازیگر مهران تأییدی - -

تلویزیون

سال نام مجموعه سمت کارگردان شبکه پخش
۱۳۹۴–۱۳۹۳ خندوانه کارگردان-مجری رامبد جوان نسیم ۱۳۹۲–۱۳۹۴
۱۳۹۲ پژمان بازیگر مهمان در یک قسمت سروش صحت سه ۱۳۹۲
۱۳۹۲ کلاه‌قرمزی ۹۲[۹] بازیگر مهمان ایرج طهماسب ۲ ۱۳۹۲
۱۳۹۱ گپ کارگردان - مجری رامبد جوان آی فیلم ۱۳۹۱
۱۳۹۰ ساختمان پزشکان بازیگر مهمان (سه قسمت) سروش صحت ۳ ۱۳۹۰
۱۳۸۹ توطئه فامیلی کارگردان رامبد جوان ۱ ۱۳۹۰
۱۳۸۸ مسافران بازیگر، کارگردان ۳ ۱۳۸۸
۱۳۸۶ نشانی ۲ نوروز ۱۳۸۷
۱۳۸۱ باغ بلور - این مجموعه نمایش داده نشد
۱۳۸۰ گمگشته کارگردان ۳ رمضان
۱۳۷۹ ولایت عشق بازیگر مهدی فخیم‌زاده ۱ -
۱۳۷۷ کت جادویی محمدحسین لطیفی ۳ -
هتل بازیگر مهمان مرضیه برومند - -
۱۳۷۶ تولدی دیگر نویسنده فیلمنامه اولیه داریوش فرهنگ - -
در همین حوالی نویسنده - - -
سرزمین سبز بازیگر بیژن بیرنگ، مسعود رسام - -
۱۳۷۵ خانه سبز - -
۱۳۷۴–۱۳۷۵ نوعی دیگر بهروز بقایی - -
۱۳۷۴ فروشگاه احمد بهبهانی - -
همسران بیژن بیرنگ، مسعود رسام - -
نوروز ۷۴ - - -
۱۳۷۳ صرفه جویی آب - - -

شبکه نمایش خانگی

سال نام مجموعه سمت کارگردان پخش
۱۳۹۰ شام ایرانی بازیگر بیژن بیرنگ ۱۳۹۰
۱۳۹۳ کوچه مروارید بازیگر سعید سالار زهی ۱۳۹۳

جوایز

  • سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر بهمن ۱۳۹۱ (گناهکاران)
  • بهترین برنامه تلوزیونی در جشن حافظ تیر ۱۳۹۴ (خندوانه)

جزئیات

  • در دوران کودکی همسایه دیوار به دیوار رضا شفیعی‌جم بوده‌است.[۱۰]
  • مدتی را به ساختن «تیزر» مشغول بوده‌است.
  • در فیلم گمگشته فقط در یک نمای کوتاه در فیلم حضور دارد.
  • در آخرین برنامه ۹۰ در سال ۱۳۹۰ به عنوان مهمان حضور پیدا کرد.



:: بازدید از این مطلب : 112
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : یک شنبه 22 شهريور 1394
.

 
پوریای ولی
مزار پوریای ولی در خوی
زادروز ۶۵۳ ه. ق
ایران، خوی
درگذشت ۷۲۲ ه. ق ، 1322 م
ایران، خوی
ملیت ایرانی
دین اسلام
مذهب شیعه
آثار کنز الحقایق


پوریای ولی (نام‌های دیگر: پوربای ولی، محمود خوارزمی، پریار) پهلوان، صوفی و شاعر ایرانی است که در ورزش‌های زورخانه‌ای پیشینه زیادی داشته‌است.

نام و لقب

نام پوریای ولی آن چنانکه دانسته‌شده، پهلوان محمود خوارزمی متخلص به قتالی است.

زادگاه

نویسندگان درباره زادگاه او نیز اختلاف کرده‌اند. برخی او را از مردم گرگانج (از شهرهای خوارزم)، برخی از مردم گنجه و برخی دیگر، بر اساس طوماری قدیمی به جا مانده از دوره صفوی، او را از مردم خوی، سلماس دانسته‌اند.[۱]

زندگی

پوریای ولی در جوانی کشتی می‌گرفت و پیشه پوستین‌دوزی و کلاه‌دوزی داشت. در همان زمان جوانی، به شهرهای گوناگون آسیای میانه، ایران و هندوستان سفر کرد و همه جا کشتی گرفت و به پهلوانی نام یافت.[۱] درباره دگرگونی روحی پوریای ولی روایت‌های فراوان آورده‌اند. بطور کلی زندگی پوریای ولی با افسانه درآمیخته‌است.

پوریای ولی در میان ورزشکاران ایران نمونه‌ای از اخلاق، پایمردی و جوانمردی است و نه تنها در مقام یک پهلوان، بلکه در مقام یک قدیس در میان مردم جایگاهی والا و افسانه‌ای دارد.

آرامگاه

به روایتی مقبرهٔ او در شهر خوی، استان آذربایجان غربی می‌باشد. آرامگاه دیگری نیز منسوب به وی در شهر خیوه ازبکستان وجود دارد و البته آرامگاهی هم در ما بین صومعه سرا و فومن این مقبره خود یک مجموعهٔ فرهنگی - تاریخی است و در فاصلهٔ قرن‌های هشتم تا چهاردهم هجری (۱۴ تا ۲۰ میلادی) برای بزرگداشت نام پهلوان محمود ساخته شده‌است. چنانکه در آن نواحی رسم بر این است که پس از مراسم ازدواج برای تبرک به زیارت آرامگاه او می‌روند.

طبق منابع موثق، پهلوان محمود قتالی فرزند پهلوان پوریای ولی بوده و با عنوان محمود قتالی بن پوریای ولی از وی نام برده شده است. برخی از منابع متاخر کلمه «ابن» که به معنی «فرزند» است، حذف نموده و منابع معاصر نیز هر دو شخصیت را یکی فرض نموده و پهلوان محمود قتالی را مشهور به پوریای ولی ذکر کرده‌اند. این اشتباه در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی هم تکرار شده‌است. اما باید توجه داشت که پهلوان محمود قتالی هر چند که عارف و پهلوان نامداری بوده و آثاری هم با یادگار گذاشته، ولی هرگز در شهرت و نام‌آوری به‌ پدرش پهلوان پوریای ولی نمی‌رسید.

پس می‌توان گفت آرامگاه پهلوان محمود قتالی فرزند پوریای ولی است که در شهر خیوه در ۲۵ کیلومتری جنوب شهر اورنگ مرکز خوارزم ازبکستان می‌باشد.[۲]

شهرت پوریای ولی تنها به دلیل پهلوانی‌هایش نیست بلکه مردم منطقه او را به داشتن ویژگی‌های نیکوی اخلاقیِ معلم، مرشد، صوفی و مرد خدا می‌شناسند. آرامگاه مشهور شده بنام او از پر رونق‌ترین مکان‌ها در منطقه‌است که هر روز مردم کثیری از اطراف فرارود و به ویژه خوارزم برای زیارت و راز و نیاز با خدای خود به آنجا می‌روند. گفتنی است که در ایشان قلعه امیران و صاحب منصبان زیادی مدفون‌اند اما امروزه از هیچ‌یک از آنها نامی برده نمی‌شود و تنها نام پهلوان محمود بن پوریای ولی و آرامگاهش همچنان زنده‌است.[۳]البته مقبره‌ای در شهر خوی وجود دارد که روی آن نام پوریای ولی نوشته شده‌است؛ و مردم شهر خوی آن را «پیر ولی» می‌نامند. در مورد اینکه پهلوان پوریای ولی در خوی زندگی کرده و در همین شهر و در گورستان مشهور به «پیرولی» دفن شده‌است به ۵ سند مهم تاریخی اشاره می‌شود:

۱-در یک طومار قدیمی که در عهد صفویه و حدود ۴۰۰ سال قبل بر روی پوست آهو نوشته شده، صراحتاً آمده‌است که پهلوان پوریای ولی از شهرستان خوی بود. متن کامل و تصویر این طومار در کتاب «ورزش باستانی ایران» نوشته دکتر پرویز ور جاوند آمده‌است.

۲-در کتاب «مرآت الشرق» (که اخیراً از سوی کتابخانه آیت‌الله مرعشی منتشر شده و شامل شرح حال ۶۸۴ تن از دانشمندان شیعه در قرن‌های ۱۳و۱۴ هجری قمری می‌باشد) زندگینامه پهلوان پوریای ولی و وجود مزارش در گورستان «پیرولی» خوی ذکر شده است.[۴][۵]

در این کتاب به سنگ قبر پوریای ولی هم اشاره شده و عین سنگ نوشته، قید شده‌است. در این سنگ قبر اسامی ۷ تن از اجداد پوریای ولی ذکر شده بود؛ که بر اساس آن نام پدر پوریای ولی، محمود بود و پسر وی نیز محمود نام داشته‌است. البته این رسم در بین مردم خوی و منطقه وجود داشته و هنوز هم ادامه دارد که افرادی برای زنده نگه داشتن نام پدرشان فرزند خود را به نام پدرشان نام گذاری می‌کنند.

بر اساس آن سنگ قبر، پوریای ولی سال ۸۲۰ هجری قمری، دار فانی را وداع گفته‌است. صدراسلام محمّد امین امامی خویی در مورد مرقد ایشان در کتاب ""مرآة الشرق"" می‌نویسد:» قبر امیر ولی (پوریای ولی)، مشهور به پیر ولی،... فردی مرتاض، عابد و پسندیده سیرت، بااخلاق خوب، بزرگ مقام بود. در زندگی وی بعضی کرامات به او نسبت می‌دهند. شهرها و آبادی‌های دور و بعید را قصد نموده، در شهر خوی مدفون است. بعد از دفن بر روی قبرش قبّه و بنائی ساخته و خانقاهی درست کردند. مردم بر مزارش برای قضای حاجات به خصوص شب‌های جمعه جمع می‌شوند. مقبرة آن بعد از گذشت زمان تخریب شده، لکن آثارش باقی‌مانده و اهالی آن را زیارت می‌کنند." «[۶]

۳-[۷]سند دیگر در این مورد داستانی است که در مورد پوریای ولی در بین مردم خوی از گذشته‌های دور در باره قبر پوریای ولی سینه به سینه نقل شده‌است و ما نمی‌توانیم از داستان‌های که مردم بصورت سینه به سینه نقل می‌کنند. به سادگی بگذریم. به هر حال این داستان که در کتابهای تاریخی هم نقل شده، علت اسطوره شدن پوریای ولی را نشان می‌دهد. این داستان در بین مردم خوی چنین معروف است که:

جوانی از فقرای شهر خوی که از نعمت پدر محروم بود. عاشق دختر حاکم این شهر می‌شود. او که تنها فرزند مادرش بود، از شدت عشق بیمار و بستری می‌گردد. مداواهای پزشکان در علاج بیمار کارگر نمی‌افتد چرا که بیماری عشق درمان جسمی ندارد.

بالاخره پسر زبان می‌گشاید واز عشقش به دختر حاکم می‌گوید. مادر و نزدیکانش وی را نکوهش می‌کنند. اما پسر بر عشق خویش پافشاری می‌کند و مادر به ناچار به خواستگاری دختر حاکم می‌رود. خبر به گوش دختر حاکم می‌رسد و وی ازدواج خود با آن پسر یتیم را مشروط به پیروزی وی بر پهلوان نامدار خوی، پوریای ولی می‌کند. از آنجا که عشق منطق دیگری دارد. پسر جوان با وجود اینکه می‌داند، توان غلبه بر پوریای ولی را ندارد، برای مبارزه و کشتی گرفتن اعلام آمادگی می‌کند. تاریخ مبارزه روز جمعه تعیین می‌شود.

در شب پنج شنبه در یکی از مساجد شهرخوی، مادر آن جوان حلوای نذری پخش می‌کند که از قضا پوریای ولی هم آنجا حضور داشت. پهلوان از مادر می‌پرسد: سبب نذرت چیست؟ و او جواب می‌دهد: پسرم برای ازدواج با دختر حاکم باید با پوریای ولی کشتی بگیرد و من این حلوا نذر کرده‌ام تا پسرم پیروز گردد.

پوریا دچار تردید می‌شود. تردید در مورد حفظ موقعیت خود به عنوان پهلوان شهر یا اجابت نذر یک مادر و حرکت در جهت رساندن یک جوان به آرزوی خود. او در این تردید تصمیمی شجاعانه می‌گیرد که باعث اسطوره شدن پوریای ولی می‌گردد. روز موعود فرا می‌رسد. پوریا و جوان عاشق در میدان کشتی حاضر می‌شوند. جمعیت انبوهی به تماشا ایستاده‌اند. همه انتظار دارند. در چشم به هم زدنی، پهلوان نامدار شهرشان پیروز گردد. اما نتیجه چیز دیگری است. پهلوان خود را مغلوب جوان عاشق می‌کند.

خود پهلوان پوریای ولی در این مورد می‌گوید: وقتی پشتم به خاک رسید و آن جوان بر سینه‌ام نشست. ناگهان حجاب از دیدگانم به کنار رفت و آن معرفتی را که سالها در جستجویش بودم، در مقابل دیدگانم یافتم.

مردم، جوان پیروز را بر دوش خود گرفتند و به سمت خانه حاکم حرکت کردند. پهلوان شهر مغلوب شد و در زیر دست و پای مردم نظاره گر شادی آن جوان و گریه‌های شوق مادرش بود. دیگر هیچکس پوریا را به چشم پهلوان نمی‌نگریست.

سالها بدین منوال سپری شد و مردم زمانی متوجه قضیه شدند که پهلوان پوریا نقاب خاک بر سر کشیده یود. از آن زمان پوریا به پهلوان افسانه‌ای و اسطوره‌ای تبدیل شد.

ده فرمان مشهور جوانمردی که از پوریا به یادگار مانده، جزو اصول ورزش باستانی کشور است و این ده فرمان سالها سرلوحه پهلوانان خوی بوده و هنوز هم سینه به سینه نقل می‌گردد."

۴-امیر کمال الدّین حسین گازرگاهی در "مجالس العشّاق /۹۶ «داستان پهلوان محمود پوریا را شروع کرده:» تکیه دار دارالصّفای اولی الأیدی والابصار (قسمتی از آیة ۴۵ سورة ص) «در بررسی عناوین و القاب شهرهای ایران، به شهری غیر از خوی بر نمی‌خوریم که لقب»» دارالصّفا «" داشته باشد.[۸]

۵-مرحوم پرتو بیضایی در کتاب «تاریخ کشتی ایران» از صفحة ۲۶ الی ۶۱ کتابش را به زندگی پهلوان پوریا اختصاص داده‌است. وی به نقل طوماری به عرض ۱۷ سانتی‌متر و طول سه متر و نیم پرداخته، که از قرائن پیداست، انشاء کنندة آن از قصّه‌خوانان چند سده پیش، به احتمال قوی عصر صفویّه می‌باشد. مرحوم بیضائی این طومار را پس از تجسّس و تحقیقات فراوان از آقای زرکشان به دست آورده‌است. در این کتاب ضمن نقل روایاتی از زندگی پوریای ولی در خوی به کشتی پهلوان با پهلوانی به نام «شیردل» از تبریز در مقام کهنه سواری، اشاره دارد، که در میدان «خوی سرماس"" اتفاق می‌افتد. چند سطر پائین‌تر می‌نویسد: از طرف قبله ده دلیر پیدا شدند همه کلاه‌های اشریکی (نام محلّی) بر سر و نمدهای پا زهری در بر و زیر تنبان‌ها (لباس کشتی) بر کتف در برابر پهلوان ایستادند و پاهای خود را جفت کردند و سلام دادند. پهلوان پرسید که کیستید و از کجا آئید و به چه کار آمده‌اید، در جواب گفتند که از جانب فارس آمده‌ایم در خدمت شیخ روزبهان بودیم و ما به اشارت شیخ وارد اینجانب شده‌ایم و شیخ ما را گفت شما را به خدمت پهلوان محمود پوریای ولی باید رفت و ما دوازده سال بود که در خدمت شیخ بودیم و شیخ ما را گفت شما به خوی سرماس (خوی سلماس) می‌باید رفت و لباسی که در نظر است ما را پوشانید الحال به خدمت تو آمده‌ایم که تا حیات باشد، باشد در خدمت تو باشیم. پهلوانانی که از جانب حاجی بکتاش از غرب آمده بودند، پهلوانانی که از جانب صبا (به جای مشرق به کار رفته) از مشهد مقدّس آمده بودند و... در خوی سرماس پیش پهلوان پوریا جمع می‌شوند[۹]

۶. طبق نوشتة مدرس تبریزی در ریحانه الادب.

۷طبق نوشته‌های ذهبیون خوی (البته نام پوریا جزو اقطاب ذهبیّه در کوثر نامه ذکر نشده است)

منبع :پوریای ولی در شهر خوی/نویسنده: حسین کرلو؛ ویراستار اکبر آزاد. مشخصات نشر: تهران: اندیشه نو، ۱۳۹۰

زایش و مرگ

سال دقیق ولادت او و مدّت عمرش معلوم نیست، امّا در کتاب‌های مختلف مرگ او را سال ۷۲۲ه. ق ذکر کرده‌اند؛ ولی با توجّه به اینکه زمان سرودن کنزالحقایق را ۷۰۳ هجری یاد کرده‌اند و بنا به اظهار خودش:

چه خفتی عمر بر پنجاه آمد   کنون بیدار شو گرگاه آمد

می‌توان گفت که سال تولد او باید ۶۵۳ هجری بوده باشد.

علاوه بر رباعیاتی که از وی باقی‌مانده‌است، برخی معتقدند مثنوی کنزالحقایق نیز از آنِ اوست. این مثنوی در سال ۷۰۳ سروده شده‌است.

پوریای ولی گفت که صیدم به کمند است   از همت داوود نبی بخت بلند است
افتادگی اموز گر طالب فیضی   هرگز نخورد اب زمینی که بلند است

آثار

  • مثنوی کنزالحقایق با آنکه در پاره ای فهرست های کتب خطی، این مثنوی به عطار نیشابوری نسبت داده شده، و نیز نسخه‌ای از آن به نام شیخ محمود شبستری به چاپ رسیده است؛ اما با توجه به ذکر سال ۷۰۹ ه.ق که در طی مثنوی آمده، و قید نام محمود در بعضی ابیات، و نیز با توجه به اینکه از قدیم ترین تذکره‏‏‌هایی که نام پهلوان محمود در آنها آمده تا تذکره های مربوط به سده‌های ۱۲و۱۳ق همه به اتفاق مثنوی کنزالحقائق را به او نسبت داده‌اند، می‌توان این مثنوی را از او دانست. این مثنوی در پنج مقاله و ۱۳۲۰ بیت سروده شده؛ که نخست موضوعاتی چون معانی اسلام و ایمان، شهادت، طهارت، جهاد نفس، زکات، روزه، عشق و معنای نام جضرت مهدی (ع) و صفات آن حضرت آمده و پس از آن مطالب عرفانی در ضمن حکایاتی چند بیان شده است. [۱۰]

علاوه بر این مثنوی در فهرست های کتب خطی از دو اثر دیگر نیز نام برده شده است:

  • دیوان پوریای ولی
  • مجموعه رباعیات پهلوان محمود[۱۱]

شعر پوریای ولی ساده و به دور از پیچ و تاب‌های مرسوم است. برخی محققان با بررسی این رباعیات، پهلوان محمود را ادامه دهنده سنت خیام نیشلبوری و متاثر از مضامین فلسفی اشعار او دانسته اند. [۱۲]



:: بازدید از این مطلب : 91
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : یک شنبه 22 شهريور 1394
.

 

 
مهران مدیری
زادروز ۱۸ فروردین ۱۳۴۶ (۴۸ سال)[۱]
تهران،  ایران
محل زندگی تهران، ایران
ملیت ایران
تابعیت ایران
پیشه بازیگر، کارگردان، خواننده، تهیه کننده، طراح صحنه و طراح لباس
سال‌های فعالیت ۱۳۵۳ تا امروز[۲]
شناخته‌شده برای سریال‌های پاورچین، شب‌های برره، باغ مظفر، مرد هزارچهره، مرد دوهزارچهره، قهوه تلخ، ویلای من و در حاشیه
سبک کمدی
دین اسلام
مذهب شیعه
آثار سریال‌های پاورچین، نقطه‌چین، جایزه بزرگ، شب‌های برره، باغ مظفر، گنج مظفر، مرد هزارچهره، مرد دوهزارچهره، قهوه تلخ، ویلای من، شوخی کردم…!، در حاشیه
فرزندان فرهاد و شهرزاد
جایزه‌ها

نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد

بهترین بازیگر و کارگردان، سال ۱۳۷۷، برای سریال جُنگ ۷۷[۳]

بهترین بازیگر و کارگردان، سال ۱۳۷۸، برای مجموعه ببخشید شما[۳]

بهترین بازیگر و کارگردان، سال ۱۳۸۱، برای مجموعه پاورچین[۴]

بهترین بازیگر و کارگردان، سال ۱۳۸۲، برای مجموعه پاورچین[۳]

بهترین کارگردان طنز، سال ۱۳۸۴ از شبکه سه سیما[۳]

بهترین بازیگر طنز، سال ۱۳۸۵[۳]

بهترین خواننده تیتراژ، سال ۱۳۸۶[۳]

دریافت نشان خلاقیت هنری، سال ۱۳۸۶[۳]

امضا
وبگاه
وب سایت خبری مهران مدیری

مهران مدیری (زادهٔ ۱۸ فروردین ۱۳۴۶‏ در تهران) کارگردان، بازیگر، خواننده، مجری، طراح صحنه و لباس، مجری طرح، صداپیشه و تهیه کننده ایرانی است. از جمله مجموعه‌های تلویزیونی که وی در آن‌ها کارگردان و بازیگر بوده می‌توان سریال‌های: ساعت خوش، پاورچین، نقطه‌چین، شب‌های برره، باغ مظفر، مرد هزارچهره، مرد دوهزارچهره، قهوه تلخ، ویلای من، شوخی کردم و در حاشیه را نام برد.

مجلهٔ نیوزویک در مقاله‌ای مدیری را بیستمین مرد قدرتمند سال ۲۰۰۹ در ایران نامید.[۵][۶][۷]

 

زندگی

مهران مدیری آخرین فرزند خانواده است. او سه برادر بزرگ‌تر دارد. از شانزده سالگی با تئاتر آشنا شد. در سال ۱۳۶۸ وارد رادیو شد و در داستان شب به مدت شش سال به گویندگی پرداخت. در سال ۱۳۷۲، به همراه داریوش کاردان اولین برنامه طنز خود را برای نوروز ساخت.[۸] تا سال ۱۳۷۲ با نمایش‌های زیادی چون: شوخی، تلگراف، آرسنال، پانسیون، سیمرغ، هملت، کیسه بوکس و... روی صحنه رفت. همچنین در این دوران به عنوان بازیگر در نمایش‌های رادیویی قصه‌های شب نیز حضور داشت.[۹] آغاز شهرت مدیری از سال ۱۳۷۲ بود که در مجموعهٔ طنز نوروز ۷۲ بازی کرد. پس از آن مدیری در چندین مجموعهٔ طنز دیگر که توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد به عنوان بازیگر و کارگردان حضور داشت.

رفتن مدیری از تلویزیون

در سال ۱۳۸۸ زمانی که پخش سریال مرد دوهزارچهره تمام شده بود مهران مدیری تصمیم گرفت تا سریال جدیدی به نام قهوه تلخ بسازد اما به دلایل نامعلوم با موافقت مسئولان صدا و سیما همراه نبود عده‌ای می‌گفتند سر مسائل مالی به توافق نرسیدند و عده‌ای دیگر می‌گفتند سر محتوا و داستان سریال قهوه تلخ توافق نکردند.[۱۰]

ورود به شبکه نمایش خانگی

سرانجام در شهریور ۱۳۸۹ دی وی دی‌های قهوه تلخ در شبکه نمایش خانگی توزیع شد. این سریال موفق‌ترین سریال شبکه نمایش خانگی شد و همچنین به عنوان پرفروش‌ترین سریال شبکه نمایش خانگی لقب گرفت.[۱۱] داستان این سریال دربارهٔ فردی با نام نیما زند کریمی است که استاد دانشگاه در رشته تاریخ است، آغاز می‌شود. او از لحاظ مالی در مضیقه‌است و پس از مدتی به این نتیجه می‌رسد که کسی در ایران به فوق لیسانس تاریخ اهمیتی نمی‌دهد و تصمیم می‌گیرد به طور کلی تاریخ را کنار بگذارد و سعی می‌کند همهٔ کتابهایی که در این زمینه دارد را به کتابخانه اهدا کند. در آن جا با دختری آشنا می‌شود که به تاریخ علاقه‌مند است و به پیشنهاد آن دختر به کاخی می‌رود، در آنجا قهوه‌ای می‌نوشد که او را به تاریخ می‌برد.

بمب خنده

نوشتار اصلی: بمب خنده

در نیمه دی ماه ۱۳۸۹ فیلمی از مهران مدیری در حال تقلید برنامه‌های ماهواره‌ای در فضای وب، و همچنین به‌صورت لوح فشرده منتشر شد که به سرعت به یکی از پربازدیدترین لینک‌ها در محیط وب فارسی و شبکه‌های اجتماعی تبدیل شد، اما کسی نمی‌دانست متعلق به کدامیک از آثار مدیری است.[۱۲]

ویلای من

نوشتار اصلی: ویلای من

در سال ۱۳۹۱ مهران مدیری ساخت مجموعه‌ای جدید را برای پخش در شبکه نمایش خانگی با نام ویلای من شروع کرد. تیم بازیگران و سازندگان این مجموعه اشتراک زیادی با قهوه تلخ داشت.[۱۳] تولید این مجموعه با سرمایه‌گذاری مؤسسه فرهنگی «گلرنگ رسانه» از ۲۰ آبان ماه در منطقه ازگل کلید خورد.

داستان ویلای من دربارهٔ پیرمردی متمول و بیمار است که تا به حال ازدواج نکرده و هیچ فرزندی ندارد. وکیل درستکار او برای انجام روال قانونی انحصار وراثت با انتشار آگهی در روزنامه از کسانی که او را می‌شناسند می‌خواهد خود را معرفی کنند.[۱۴] همانند قهوهٔ تلخ، ویلای من هم از طریق شبکه نمایش خانگی پخش شد و به تعدادی از خریداران نسخهٔ اصلی این مجموعه، به قید قرعه جوایزی، از جمله سه ویلا در شمال ایران،[۱۵] اهدا شد. این مجموعه در جذب مخاطبان نتوانست به موفقیت قهوه تلخ دست پیدا کند[۱۶]

شوخی کردم... !

نوشتار اصلی: شوخی کردم…!

در دی ماه سال ۱۳۹۲ مهران مدیری ساخت مجموعه جدیدش را با نام شوخی کردم…! آغاز کرد. این سریال برخلاف سریال‌های قبلی از داستان آیتمی سرچشمه می‌گرفت وهر قسمت موضوع خاصی داشت و به یکی از معضلات جامعه چنگ می‌زد.[۱۷] این سریال با طیف وسیعی از بازیگران طنز همراه بود(۶۷ بازیگر) در این سریال مهران مدیری بعد از ۱۲ سال دوباره طعم مجری بودن را چشید. آخرین باری که مهران مدیری مجری بود بر می‌گردد به سال ۱۳۸۰ و مجموعه طنز ۸۰. در این سریال هم مثل مجموعه‌های قهوه تلخ و ویلای من جایزه داده شد. مهران مدیری در سال ۱۳۸۷ در برنامه مثلث شیشه‌ای زمانی که مجری برنامه رضا رشیدپور از وی پرسید که دوست دارد چه کاری بسازد که تا حالا نساخته در پاسخ گفت دوست دارم در آینده کاری بسازم که هم طنز باشد و هم معضلات جامعه را بیان کند حالا به نظر می‌رسد شوخی کردم همان کاری باشد که مدیری در سال ۸۷ حرفش را می‌زد.

بازگشت به تلویزیون

در آخرین لحظات سال ۹۲ در شبکه ۳سیما در برنامه ۳ ستاره که مهران مدیری نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش اول مرد در سریال‌های برره و مرد هزار چهره شده بود در این برنامه حاضر شد و بعد از ۶ سال دوری از تلویزیون دوباره به جعبه جادویی برگشت و دو جایزه دریافت کرد. مهران مدیری در این برنامه گفت در اوایل سال ۹۳ به تلویزیون بر می‌گردد به سه دلیل:

  1. من فرزند تلویزیون هستم و عمدهٔ زندگیم و همچنین مهمترین آثارم رو در تلویزیون انجام دادم و هیچوقت نمیشه از تلویزیون رفت و برنگشت.
  2. شبکه نمایش خانگی قابل مقایسه با تلویزیون نیست برای اینکه من یک مخاطب ۷۰ میلیونی رو عوض کردم با یک مخاطب ۳ میلیونی که این منو آزار داده تو این سال‌ها.
  3. برای این که احساس می‌کنم مردم به شدت نیاز دارن به حال خوب، خنده، و به لحظات شاد و این تنها کاریه که از دست من بر می‌آد و فکر می‌کنم وقتشه بر گردم و این وظیفه رو انجام بدم.[۱۸][۱۹]

در حاشیه

نوشتار اصلی: در حاشیه
 
مهران مدیری سر فیلمبرداری درحاشیه

مجموعه تلویزیونی در حاشیه با نام سابق «اتاق عمل» ساخت آن به کارگردانی و بازیگری، طراحی صحنه و لباس مهران مدیری از مهر ۱۳۹۳ آغاز شد.[۲۰][۲۱] از ابتدا با حاشیه‌هایی (مخالفت گسترده از سوی نهادهای حامی پزشکان) در ساخت همراه بود و مدتی هم ضبط و تصویربرداری آن متوقف شد که بدنبال این حاشیه‌ها با تغییراتی در متن فیلمنامه از شش فروردین ۹۴ شروع شده است.[۲۲] این مجموعه تلویزیونی چهارمین سریال مهران مدیری در دههٔ ۱۳۹۰ و اولین سریال او پس از بازگشت به تلویزیون است.

عطسه

سال ۱۳۹۴ مهران مدیری خبر از سریالی با نام «عطسه» داد.[۲۳] گفته می‌شد سریال «عطسه» شامل آیتم‌های متخلف طنز می‌باشد که دارای موضوعات اجتماعی است و دارای ۱۰ قسمت می‌باشد که در هر بازهٔ زمانیِ مشخص (۲ هفته یکبار) از هفتهٔ اول تیرماه، یک قسمت از آن وارد شبکه نمایش خانگی می‌شود.

فعالیت‌ها

تئاتر

نام سمت کارگردان سال
خرگوش[۲][۲۴] بازیگر حمید عالمی ۱۳۵۳
شوخی[۲۵] بازیگر صدرا رسولی ۱۳۵۶
تلگراف[۲۶] بازیگر مهدی شریفی ۱۳۵۸
پلنگ نادان[۲۷] بازیگر بهروز سلیمی ۱۳۶۲
یک طنز و یک غم آوا[۲۸] بازیگر بهروز سلیمی ۱۳۶۴
ساعت عمو اسکندر[۲۹] آهنگساز حسن شکلاتی ۱۳۶۶
آرسنال[۳۰] بازیگر محسن حاجی یوسفی ۱۳۶۷
پانسیون[۳۱] بازیگر محسن حاجی یوسفی ۱۳۶۸
سیمرغ[۳۲][۳۳] بازیگر دکتر قطب الدین صادقی ۱۳۷۰
هملت[۳۴][۳۵] بازیگر دکتر قطب الدین صادقی ۱۳۶۹
کیسه بوکس[۳۶] بازیگر مؤذنی ۱۳۷۱

رادیو

  • گوینده «داستان شب»[۳۷]
  • بازیگر داستانهای شب رادیو[۳۸]
  • دیوانه از قفس پرید به کارگردانی بهزاد فراهانی، ۱۳۷۰[۳۹]
  • دژ به کارگردانی اکبر زنجانپور، ۱۳۷۰[۴۰]
  • واسکادلوگاما به کارگردانی جواد شیرگر، ۱۳۷۱[۴۱]
  • موشها و آدمها به کارگردانی محمد عمرانی، ۱۳۷۱[۴۲]
  • گوینده برنامه جلوه‌های پایداری[۴۳]

تلویزیون

نام سمت کارگردان سال نقش
سریال مشت‌های کوچک[۴۴] بازیگر اسماعیل نوری ۱۳۷۱
سریال حکایت‌ها[۴۵] بازیگر مجتبی یاسینی ۱۳۷۱
سریال پندها و اندرزها[۴۶] بازیگر مجتبی یاسینی ۱۳۷۱
سریال نوروز ۷۲[۴۷][۴۸] بازیگر داریوش کاردان ۱۳۷۲
سریال باغ گیلاس[۴۹] بازیگر مجید بهشتی ۱۳۷۲
سریال پرواز ۵۷[۵۰] بازیگر/کارگردان مهران مدیری ۱۳۷۲
سریال ساعت خوش[۵۱][۵۲] بازیگر/کارگردان مهران مدیری ۱۳۷۳
سریال سال خوش بازیگر/کارگردان مهران مدیری ۱۳۷۴
سریال نوروز ۷۶[۵۳] بازیگر/کارگردان مهران مدیری ۱۳۷۶
سریال جُنگ ۷۷[۵۴] بازیگر مهران مدیری ۱۳۷۷
سریال ببخشید شما[۵۵] مجری/کارگردان مهران مدیری ۱۳۷۸
سریال پلاک ۱۴[۵۶] بازیگر/کارگردان مهران مدیری ۱۳۷۸
سریال ۹۰ شب[۵۷] بازیگر/کارگردان مهران مدیری ۱۳۷۹
سریال طنز ۸۰[۵۸] مجری/تهیه کننده/کارگردان مهران مدیری ۱۳۸۰
سریال دردسر والدین[۵۹] بازیگر مسعود نوابی ۱۳۸۰
سریال پاورچین[۶۰] بازیگر/کارگردان مهران مدیری ۱۳۸۱ فرهاد برره
سریال نقطه‌چین[۶۱] بازیگر/طراح صحنه و لباس/کارگردان مهران مدیری ۱۳۸۲–۱۳۸۳ اردلان پشندی
سریال جایزه بزرگ[۶۲] بازیگر/کارگردان مهران مدیری نوروز ۱۳۸۴ بیژن جمالی
سریال شب‌های برره[۶۳] بازیگر/خواننده/کارگردان مهران مدیری نیمه دوم ۱۳۸۴ شیرفرهاد پایین برره
سریال باغ مظفر[۶۴] بازیگر/خواننده/کارگردان مهران مدیری پاییز ۱۳۸۵ مظفر مظفرزرگنده
سریال مرد هزارچهره[۶۵] بازیگر/کارگردان/مجری طرح مهران مدیری نوروز ۱۳۸۷ مسعود شصتچی
سریال مرد دوهزارچهره[۶۶] بازیگر/کارگردان مهران مدیری نوروز ۱۳۸۸ مسعود شصتچی
سریال در حاشیه[۶۷] بازیگر/کارگردان/طراح صحنه و لباس/طراح مهران مدیری ۱۳۹۳ دکتر سهراب کاشف
سریال قایم موشک بازیگر/کارگردان مهران مدیری ۱۳۹۴ هوشنگ

شبکه نمایش خانگی

نام سمت کارگردان سال ساخت
سریال گنج مظفر بازیگر/کارگردان مهران مدیری ۱۳۸۵
بمب خنده (بصورت غیررسمی) بازیگر/کارگردان مهران مدیری ۱۳۸۷
سریال قهوه تلخ بازیگر/خواننده/کارگردان مهران مدیری ۱۳۸۸–۱۳۹۱
سریال قلب یخی (فصل سوم) بازیگر سامان مقدم ۱۳۹۱
سریال ویلای من بازیگر/کارگردان/طراح صحنه و لباس/تهیه کننده مهران مدیری ۱۳۹۱
سریال شوخی کردم…! بازیگر/کارگردان/مجری/طراح صحنه و لباس/تهیه کننده مهران مدیری ۱۳۹۲
سریال عطسه بازیگر/کارگردان مهران مدیری ۱۳۹۴

سینما

نام سمت کارگردان سال
دیگه چه خبر!؟ دستیار طراح صحنه تهمینه میلانی ۱۳۷۲
دیدار بازیگر محمدرضا هنرمند ۱۳۷۳
توکیو بدون توقف بازیگر/بازیگردان سعید عالم‌زاده ۱۳۸۱
همیشه پای یک زن در میان است بازیگر کمال تبریزی ۱۳۸۶
دایره زنگی بازیگر پریسا بخت‌آور ۱۳۸۶
تهران ۱۵۰۰ صدا پیشه بهرام عظیمی ۱۳۹۰
پل چوبی بازیگر مهدی کرم پور ۱۳۹۰

مستند

ساکن صحرای سکوت (زندگینامه خسرو شکیبایی) - کارگردان: الهام قره‌خانی - مهرتاش مهدوی (۱۳۸۷–۱۳۹۰)[۶۸]

موسیقی

عنوان توضیحات سال
کاست برای کودکان بازیگر، کارگردان بهروز غریب پور ۱۳۷۲
کاست "دلتنگی ها" دکلمه اشعار هاتف علیمردانی ۱۳۷۸
آلبوم «از روی سادگی» موسیقی بابک بیات و فردین خلعتبری ۱۳۷۹
خوانندگی تیتراژ فیلم هم‌نفس موسیقی فردین خلعتبری ۱۳۸۲
خوانندگی تیتراژ سریال مهر و ماه موسیقی فردین خلعتبری ۱۳۸۳
خوانندگی تیتراژ سریال شب‌های برره موسیقی بهرام دهقانیار ۱۳۸۴
خوانندگی تیتراژ سریال باغ مظفر موسیقی بهرام دهقانیار ۱۳۸۵
خوانندگی تک آهنگ در آلبوم "دارکوب "[۶۹][۷۰][۷۱] موسیقی گروه دارکوب ۱۳۸۹
خوانندگی تیتراژ سریال قهوه تلخ[۷۲] موسیقی بهرام دهقانیار ۱۳۸۹
خوانندگی تیتراژسری جدید سریال قهوه تلخ موسیقی بهرام دهقانیار ۱۳۹۱

کتاب

کتاب خسرو شکیبایی - مؤلف: الهام قره‌خانی (۱۳۸۷–۱۳۸۹)[۷۳]

جوایز و افتخارات

دکترای افتخاری

دانشگاه لیبرتی آمریکا (American Liberty University) به پاس انجام فعالیت‌های هنری و انسانی، به مهران مدیری مدرک دکترای افتخاری اهدا کرد. مراسم اهدای دکترا به مدیری در ۲۱ تیرماه ۱۳۹۰ (۱۲ ژوئن ۲۰۱۱) در دانشگاه لیبرتی واقع در لس‌آنجلس برگزار شد که مهران مدیری به دلیل ضبط ادامه مجموعه قهوه تلخ نتوانست در این مراسم حضور پیدا کند. در این مراسم، دکتر رونالد برینر به نمایندگی از مهران مدیری این مدرک را دریافت کرد و حمید سلطانی آن را در ایران به مهران مدیری رساند.[۷۶]

حاشیه‌ها

برادر ناتنی

امید سلطانی در شبکه‌ای ماهواره‌ای اعلام کرد «مهران مدیری برادر من است و ما با هم رابطهٔ خوبی داریم گرچه از هم دور هستیم». اما مهران مدیری این موضوع را تکذیب کرد.[۷۷]

قطع شدن انگشت

مهران مدیری در جریان نقش‌آفرینی در سریال قلب یخی (فصل سوم) دچار حادثه شد و انگشت کوچک دست راستش آسیب دید و جراحی شد. به همین دلیل مهران مدیری در سریال ویلای من با دستکش بازیگری کرده است.



:: بازدید از این مطلب : 166
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : یک شنبه 22 شهريور 1394
.

 
جملات قصار, سرگرمی, سخنان انیشتین

 
اگر خواهان رسیدن به قله های موفقیت و خواسته های واقعی تان هستید حتماً نکته هایی را که در زیر آمده جدی بگیرید:
 
۱) کنجکاوی را دنبال کن ید:من هیچ استعداد خاصی ندارم. فقط عاشق کنجکاوی هستم».چگونه کنجکاوی خودتان را تحریک می کنید؟ من کنجکاو هستم، مثلا برای پیدا کردن علت اینکه چگونه یک شخص موفق است و شخص دیگری شکست می خورد. به همین دلیل است که من سال ها وقت صرف مطالعه موفقیت کرده ام شما بیشتر در چه مورد کنجکاو هستید؟پیگیری کنجکاوی شما رازی است برای رسیدن به موفقیت.
 
۲) پشتکار گرانبها است:من هوش خوبی ندارم، فقط روی مشکلات زمان زیادی می گذارم».تمام ارزش تمبر پستی توانایی آن به چسبیدن به چیزی است تا زمانی که آن را برساند. پس مانند تمبر پستی باشید و مسابقه ای که شروع کرده اید را به پایان برسانید. با پشتکار می توانید بهتر به مقصد برسید.
 
۳) تمرکز بر حال: پدرم به من می گفت نمی توانی در یک زمان بر ۲ اسب سوار شوی. من دوست داشتم بگویم تو می توانی هر چیزی را انجام بدهی اما نه همه چیز. یاد بگیرید که در حال باشید و تمام حواستان را بدهید به کاری که در حال حاضر انجام می دهید. انرژی متمرکز، توان افراد است، و این تفاوت پیروزی و شکست است.
 
4) تخیل قدرتمند است تخیل همه چیز است: می تواند باعث جذاب شدن زندگی شود. تخیل به مراتب از دانش مهم تر استآیا شما از تخیلات روزانه استفاده می کنید؟ تخیل پیش درآمد تمام داشته های شما در آینده است. نشانه واقعی هوش دانش نیست، تخیل است. آیا شما هر روز ماهیچه های تخیل تان را تمرین می دهید؟ اجازه ندهید چیزهای قدرتمندی مثل تخیل به حالت سکون دربیایند.
 
۵) اشتباه کردن:کسی که هیچ وقت اشتباه نمی کند هیچ وقت هم چیز جدید یاد نمی گیرد.هرگز از اشتباه کردن نترسید چون اشتباه شکست نیست. اشتباهات شما را بهتر، زیرک تر و سریع تر می کنند، اگر شما از آنها استفاده مناسب کنید.قدرتی که منجر به اشتباه می شود را کشف کنید. من این را قبلاً گفته ام و اکنون هم می گویم، اگر می خواهید به موفقیت برسید اشتباهاتی که مرتکب می شوید را ۳ برابر کنید.
 
۶)زندگی در لحظه:من هیچ موقع در مورد آینده فکر نمی کنم، خودش بزودی خواهد آمد.تنها راه درست آینده شما این است که در همین لحظه باشید. شما زمان حال را با دیروز یا فردا نمی توانید عوض کنید. بنابراین این از اهمیت فوق العاده برخوردار است که شما تمام تلاش خود را به زمان جاری اختصاص دهید. این تنها زمانی است که اهمیت دارد، این تنها زمانی است که وجود دارد.
 

 
۷) ارزش خلق:سعی نکنید موفق شوید، بلکه سعی کنید با ارزش شوید.وقت خود را به تلاش برای موفق شدن هدر ندهید بلکه وقت خود راصرف ایجاد ارزش کنید. اگر شما با ارزش باشید، موفقیت را جذب می کنید. استعدادها و موهبت هایی که دارید را کشف کنید. بیاموزید چگونه آن استعدادها و موهبت های الهی را در راهی استفاده کنید که برای دیگران مفید باشد. تلاش کنید تا با ارزش شوید و موفقیت شما را تعقیب خواهد کرد.
 
۸) انتظار نتایج متفاوت نداشته باشید:«دیوانگی یعنی انجام کاری دوباره و دوباره و انتظار نتایج متفاوت داشتن».نمی توانید کاری را هر روز انجام دهید و انتظار نتایج متفاوت داشته باشید، به عبارت دیگر، نمی توانید همیشه کار یکسانی (کارهای روزمره) را انجام دهید و انتظار داشته باشید متفاوت به نظر برسید. برای اینکه زندگی تان تغییر کند، باید خودتان را تا سرحد تغییر افکار و اعمالتان متفاوت کنید، که متعاقبا زندگی تان تغییر خواهد کرد
 
۹)دانش از تجربه می آید:«اطلاعات به معنای دانش نیست. تنها منبع دانش تجربه است».دانش از تجربه می آید. شما می توانید درباره انجام یک کار بحث کنید، اما این بحث فقط دانش فلسفی از این کار به شما می دهد. شما باید این کار را تجربه کنید تا از آن آگاهی پیدا کنید. تکلیف چیست؟ دنبال کسب تجربه باشید! وقت خودتان را صرف یاد گرفتن اطلاعات اضافی نکنید. دست بکار شوید و دنبال کسب تجربه باشید
 
۱۰) اول قوانین را یاد بگیرید بعد بهتر بازی کنید:اگر شما قوانین بازی را یاد بگیرید از هر کس دیگر بهتر بازی خواهید کرد.دو گام هست که شما باید انجام بدهید اولین گام اینکه شما باید قوانین بازی که می کنید را یاد بگیرید، این یک امر حیاتی است. گام دوم هم اینکه شما باید بازی را از هر فرد دیگری بهتر انجام بدهید اگر شما بتوانید این دو گام را حساب شده انجام دهید موفقیت از آن شما خواهد بود.

 


 



:: بازدید از این مطلب : 51
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : یک شنبه 28 تير 1394
.

در اقیانوس اطلس، منطقه شگفت انگیزی وجود دارد که تاکنون، تعداد زیادی از هواپیماها و کشتی ها،بی آنکه نشانه ای از خود برجای گذارند، به طرز اسرارآمیزی در آن جا ناپدید شده اند.
این منطقه مرگبار که اصطلاحا «مثلث برمودا»  نامیده می شود، از شمال به جزیره «برمودا» از باختر به « فلوریدا» و از سوی خاور به نقطه ای از اقیانوس اطلس محدود می شود. حوادث شگفت انگیزی که در این نقطه از عالم اتفاق افتاده، دانشمندان را بر آن داشته است تا در « مثلث برمودا» به مطالعه و کاوش بپردازند و در رابطه با این حوادث، نظریات گوناگون ارائه دهند، ولی این کوشش ها، تا کنون کمکی به حل معما نکرده است.

مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایره‌ای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا ۸۰ درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌گردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی‌شود.


 


مشاهدات و گزارشات

 


در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده‌اند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده‌اند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کرده‌اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربه‌های قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بوده‌اند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.

این پیامها رفته رفته ضعیف‌تر و غیرقابل تشخیص‌تر شده و یا سریعا قطع شده‌اند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شده‌اند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روئیت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است.

در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شده‌اند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایق‌های ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کرده‌اند.

در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. “خطری همانند یک خنجر هم اکنون … به سرعت می‌آید … ما نمی‌توانیم فرار کنیم …” در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.

 


 



:: بازدید از این مطلب : 36
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : یک شنبه 28 تير 1394
.
زبید خاتون و بهلول
 
هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد… پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همان جا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد. آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت.
ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی ازخدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت: بهلول، چه می سازی؟
 
بهلول با لحنی جدی گفت: بهشت می سازم.
 
همسر هارون که می دانست بهلول شوخی می کند، گفت: آن را می فروشی؟!
بهلول گفت : می فروشم.
- قیمت آن چند دینار است؟
- صد دینار.
زبیده خاتون گفت : من آن را می خرم.
بهلول صد دینار را گرفت و گفت : این بهشت مال تو، قباله آن را بعد می نویسم و به تو می دهم.
زبیده خاتون لبخندی زد و رفت.

 

بهلول، سکه ها را گرفت و به طرف شهر رفت. بین راه به هر فقیری رسید یک سکه به او داد. وقتی تمام دینارها را صدقه داد، با خیال راحت به خانه برگشت.
زبیده خاتون همان شب، در خواب، وارد باغ بزرگ و زیبایی شد. در میان باغ، قصرهایی دید که با جواهرات هفت رنگ تزئین شده بود. گلهای باغ، عطر عجیبی داشتند. زیر هر درخت چند کنیز زیبا، آماده به خدمت ایستاده بودند. یکی از کنیزها، ورقی طلایی رنگ به زبیده خاتون داد و گفت : این قباله همان بهشتی است که از بهلول خریده ای !!! 
 
وقتی زبیده از خواب بیدار شد از خوشحالی ماجرای بهشت خریدن و خوابی را که دیده بود برای هارون تعریف کرد.
 
صبح زود، هارون یکی از خدمتکارانش را به دنبال بهلول فرستاد. وقتی بهلول به قصر آمد، هارون به او خوش آمد گفت و با مهربانی و گرمی از او استقبال کرد. بعد صد دینار به بهلول داد و گفت : یکی از همان بهشت هایی را که به زبیده فروختی به من هم بفروش! 
 
بهلول، سکه ها را به هارون پس داد و گفت : به تو نمی فروشم !!! 
 
هارون گفت : اگر مبلغ بیشتری می خواهی، حاضرم بدهم.
 
بهلول گفت : اگر هزار دینار هم بدهی، نمی فروشم!!! 
 
هارون ناراحت شد و پرسید : چرا؟
 
بهلول گفت : زبیده خاتون، آن بهشت را ندیده خرید، اما تو می دانی و می خواهی بخری، من به تو نمی فروشم!
 

 



:: بازدید از این مطلب : 40
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : یک شنبه 28 تير 1394
.

قانون اساسی عالی‌ترین سند حقوقی یک کشور و راهنمایی برای تنظیم قوانین دیگر است. قانون اساسی تعریف کنندهٔ اصول سیاسی، ساختار، سلسله مراتب، جایگاه، و حدود قدرت سیاسی دولت یک کشور، و تعیین و تضمین کنندهٔ حقوق شهروندان کشور است. هیچ قانونی نباید با قانون اساسی مغایرت داشته باشد.

به عبارت دیگر، قانون اساسی قانون تعیین کنندهٔ نظام حاکم است، قانونی که مشخص می‌کند قدرت در کجا متمرکز است، روابط این قدرت حاکم با آزادی‌ها و حقوق افراد ملت چگونه است و این قوای حاکمه اعم از قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه چه اقتدارات و مسئولیت‌هایی در برابر ملت دارند.

علاوه بر این، قانون اساسی مضامینی مانند پرچم ملی، سرود ملی، نشان ملی، پایتخت کشور و اصول حاکم بر سیاست‌های اقتصادی، برنامه‌های فرهنگی و روابط خارجی کشور را مورد توجه قرار می‌دهد.

قدیمی‌ترین قانون اساسی ملی که هنوز اجرا می‌شود در سال ۱۶۰۰ میلادی نوشته شده و متعلق به جمهوری سان مارینو در جنوب اروپا است.


قانون اساسی جمهوری اسلامی

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ تهیه شد، و پس از دریافت رای اکثریت مردم کشور در همه‌پرسی روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ماه سال ۱۳۵۸ هجری خورشیدی به رسمیت رسید. این قانون در سال ۱۳۶۸ مورد بازنگری قرار گرفت و در ۶ مرداد در همه ‌پرسی قانون اساسی ایران۱۳۶۸ به تایید اکثریت مردم ایران رسید.

 قوه مجریه

قوه مجریه یکی از قوای سه‌گانه است که وظیفه اداره کشور بر اساس قوانینی را که قوه مقننه مصوب کرده دارد. رئیس قوه مجریه رئیس جمهور است.


وظایف قوه مجریه

اداره، سیاستگذاری و نظارت بر امور اقتصادی کشور، آموزش و پژوهش، روابط خارجه، بهداشت و درمان، کشاورزی و صنعت، امنیت و تامین نیازهای دفاعی و تامین نیازها و ملزومات سایر قوا مانند قوه مقننه، قوه قضائیه، شورای نگهبان و ... بر عهده قوه مجریه‌است.

 قوه مقننه

قوه قانونگذاری یا قوه مقننه نوعی انجمن گفتگویی (مشورتی) با اختیارهای ایجاد، اصلاح و لغو قانون است. قوه‌های قانونگذاری با نام‌های گوناگونی شناخته می شوند، بیش‌ترین نام‌های به کار رفته شده پارلمان، کنگره و یا مجلس می‌باشد.

 قوه قضائیه

قوه قضائیه یا دیوان عالی، نام شاخه‌ای از دولت در یک کشور است. این شاخه معمولاً مستقل و غیرسیاسی تعریف می‌گردد، و وظیفهٔ آن تشکیل و نظارت بر نظام دادگاهی کشور، و تعبیر قوانین آن کشور به نمایندگی، از سوی، و برای آن کشور می‌باشد.




:: بازدید از این مطلب : 41
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : یک شنبه 28 تير 1394
.

در جوامع نخستین، استفاده از انواع كالاهای تولید شده از طریق تعویض و مبادله دو كالا امكان پذیر بود و این مبادله مشكلات بسیاری به همراه داشت از جمله :

الف- امكان تعیین ارزش كالا بر اساس قبول واحد معینی كه مورد تعیین طرفین باشد بود.

ب- یافتن طرفین مبادله دو كالا( مثلا گوسفند و گندم ) كه هر دو نیاز به كالای عرضه شده طرف دیگر داشته و آماده مبادله باشند چندان آسان نبود.

بشر در ابتدا برای حل چنین مشكلاتی اشیاء و یا كالاهایی را به عنوان واسطه مبادلات به جهت سهولت داد و ستد انتخاب كرد و انتخاب آن بستگی به نوع و فراوانی آن شیء یا واسطه در آن محدوده یا شهر داشت مثل صدف در سواحل دریا و گوسفند و گاو در نواحی كوهستانی و معتدل در همان زمان هم برای حفظ مقدار عددی مبادلات یا نتیجه معاملات از ریسمان های گره دار با چوب خط بهره می جستند .

گرچه با انتخاب كالاهای واسطه دو اشكال اساسی فوق ظاهرا حل شده بود اما گاهی كالای واسطه نیزبه علت غیر قابل تقسیم بودن مانع انجام معاملات كوچك می گردید و یا به علت حجم زیاد و ارزش كم نقش اساسی را كه ذخیره كالای واسطه تا زمان احتیاج به معامله باشد غیر ممكن می ساخت و در بعضی مواقع نگهداری كالا بع علت فساد پذیری امكان نداشت .

2- مسكوك فلزی :

تنوع تولید و لزوم رفع نیاز بشر از تولیدات مختلف در سیر گسترش اقتصاد كشورها موجب پیدایش دو كالای اقتصادی با ثبات ارزش نسبی كه مورد قبول عامه باشد و این دو كالا ی فلزی طلا و نقره بود .

پس از آنكه فلزات قیمتی ( طلا و نقره) كشف شد و مزایا وجوه تمایز آنها نسبت به كالاهای دیگربه ویژه مثل آهن ومس شناخته شد، جایگزین وسایل مبادلاتی قبلی كه فاقد خصوصیات فیزیكی طلا و نقره  شدند و بعنوان « پول» مورد استفاده قرار گرفتند. با گذشت زمان مسئولان امور در جوامع مختلف برای رونق دادو ستد و توسعه تجارت نسبت به ضرب سكه های طلا و نقره اقدام نمودند . برای انجام این كار ، شمش های طلا ونقره را به سكه های كوچك ومتنوع تبدیل و سپس آنها را به مهر خود ممهور و در قلمرو جغرافیایی خویش رایج ساختند.

به طوریكه مورخان می گویند اختراع سكه از سده هفتم پیش از میلاد مسیح در كشور لیدی پا گرفته ، ولی در اكتشافاتی كه اخیرا در كشور هندوستان شده مسكوكاتی بدست آمده كه ظاهرا مربوط به پنج هزار سال قبل است ( سه هزار سال قبل از میلاد)پیش از روی كار آمدن هخامنشیان و سقوط كشور لیدی ، ایرانیان از اختراع پول و رواج ان در خاك همسایه خود اگاهی داشته اند زیرا پس از فتح لیدی به دست كورش كه این سرزمین نیز در قلمرو حكومت هخامنشیان درآمددر اكروسارس پایتخت لیدی كارگاه سكه زنی ( ضرابخانه ) وجود داشته است .

اولین سكه ای كه در ایران رواج یافت ، در زمان داریوش اول ( 516ق.م )ضرب شد و نام آن دریك بود.

3-  پول كاغذی :

نشر پول كاغذی در دوران پیشین به صورت های مختلف وجود داشته كه در زمان ها و مكان های گوناگون دارای نقش و وظایف محدود و خاصی بوده است . مثلا در روم قبل از میلاد ، صرافها اسناد كاغذی ( دست نوشته هایی ) در اختیار مشتریان خود می گُذاردندیا به اشخاصی كه مسكوكات ( فلزات قیمتی ) خود را پیش انها به امانت می گذاشتند ، سندی بعنوان« قبض رسید» می دادند. این اسناد كه به همین عنوان « قبض رسید» معروف بودند، به اعتبار صراف صادر كننده در بازار دست به دست می گشتند و عملا وظایف پول مسكوك ورایج آن زمان را انجام می دادند.

این رویه پایه گذار سیستم پول كاغذی به اسكناس شد كه از بدو انتشار رابطه ثابتی بین ارزش اسكناس معاملاتی با طلا و نقره برقرار ساخت و قانونمند گردید و از قرن نوزدهم ، در چاچوب مقررات و قوانین پولی و بانكی هر كشور و تحت عنوان پول قانونی ، رایج و در اقتصاد و سرمایه داری متداول و مطرح شد .

شاید اختراع پول یكی از كشفیات شگرف و بی نظیری باشد كه بشر توانست مشكلات موجود در مبادله كالاها و خدمات را به كلی بر طرف سازد .




:: بازدید از این مطلب : 43
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : محمدرضا حیدری
ت : یک شنبه 28 تير 1394
.

کشور ایران بیش از 6000 کیلومتر با کشورهای پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق مرز خشکی مشترک دارد. اگر کناره‌های خلیج فارس و دریای عمان و مازندران را به آن بیفزاییم، طول مرزهای ایران به حدود 8700 کیلومتر می‌رسد. طول مرزهای کشور ایران و عراق در مقایسه با مرزهای ایران با دیگر کشورهای همسایه در مقام اول است. کوتاه­ترین مرزهای ایران درمیان کشورهای مجاور، مرز ایران و ارمنستان است. مرزهای سیاسی کنونی ایران به مرزهای شمالی، مرزهای شرقی، مرزهای غربی و مرزهای جنوبی تقسیم می‌شود.

 مرزهای شمالی : ایران: از سوی شمال با کشورهای ترکمنستان، ارمنستان وجمهوری آذربایجان هم‌مرزاست و خط مرزی ایران و جمهوری­های شوروی سابق که قسمتی از آن را مرز آبی دریای مازندران و مرزهای رودخانه‌ای تشکیل می‌دهد، جمعا در حدود 2643 کیلومتر است.

2ـ مرزهای شرقی : کشور ایران از سمت شرق با کشورهای افغانستان و پاکستانهم‌مرز است. ایران با افغانستان در طول خطی از دهانه­ی ذوالفقار (نقطه مرزی مشترک بین ایران و افغانستان و ترکمنستان) در شمال تا کوه ملک سیاه در جنوب (نقطه مرزی با پاکستان) حد مشترک دارد. طول این خط مرزی در حدود 945 کیلومتر است.

مرزایران و پاکستان، زمانی که پاکستان ضمیمه­ی هند و از متصرفات انگلستان محسوب می‌شد، به دست مأموران انگلیسی تحدید و به موجب پروتکل­های 1288ق. پس از گذشتن از رودخانه ماشکید در کنار دریای عمان درجنوب تا کوه ملک سیاه (نقطه مرزی ایران و افغانستان و بلوچستان) در شمال تعیین گردید. طول خطوط مرزی ایران و پاکستان در حدود 987 کیلومتر است.

3ـ مرزهای غربی : با تشکیل دولت جدید ترکیه پس از جنگ جهانی اول، ایران در غرب با کشور مذکور همسایه و هم‌مرزشد. طول خطوط مرزی ایران و ترکیه در حدود 486 کیلومتر است.

مرز ایران و عراق : خط مرزی ایران و عراق در واقع همان مرز قدیمی ایران و عثمانی است که در جنوب از تقسیم‌گاه آب اروند رود آغاز می‌شود، سپس به سوی شمال از بیابان عبور می‌کند و از داخل هورالعظیم می‌گذرد و پس از پشت سر گذاشتن عارضه‌های متعدد جغرافیایی، به جنوب دهلران می‌رسد. در این ناحیه تا قصرشیرین خط مرزی ایران و عراق از پای آخرین ارتفاعات ایلام می‌گذرد، پس از قصرشیرین از بخش کم‌ارتفاعی گذشته، به کوه دالامپیر نقطه­ی مرزی ایران و عراق و ترکیه می‌رسد. طول این مرز در حدود 1609 کیلومتر است.

4ـ مرزهای آبی جنوب : موقعیت خلیج فارس و دریای عمان درجنوب بهترین و مطمئن‌ترین موقع سیاسی را برای مرزهای جنوبی ایران فراهم ساخته است. خط ساحلی جنوب به طول 1880 کیلومتر شامل کرانه‌های شمالی دریای عمان و تمام کرانه‌های شمالی خلیج فارس و بخشی از اروند رود که از مصب آن تا دهانه­ی نهرخین و نیز تقسیم‌گاه آب شط (تالوگ)، مرز ایران و عراق است.



:: بازدید از این مطلب : 39
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : محمدرضا حیدری
ت : یک شنبه 28 تير 1394
.
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی